توبة الله

توبة الله

بنام خداوند بخشنده مهربان - فَتَلَقَّىٰ آدَمُ مِن رَّبِّهِ کَلِمَاتٍ فَتَابَ عَلَیْهِ ۚ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِیمُ
دو نوع توبه داریم : توبه خلق و توبه خداوند.
آیا می دانید که خداوند ، چگونه توبه می کند ؟

آخرین نظرات
  • ۱ فروردين ۰۲، ۲۱:۲۲ - mehraban 75
    👏👏

۶ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «ظلمات و تاریکی» ثبت شده است

به نام خدا

سخنان امام خامنه ای

بیانات در دیدار رمضانی دانشجویان(1403/01/19)

"ببینید، راجع به دانشگاه،

لابد وزیر محترم اینجا تشریف دارند،

لابد مسئولین دانشگاهی اینجا هستند،

خطاب به آنها عرض میکنم: اگر بخواهیم دانشگاه را تعریف کنیم، رکن اصلی تعریف دانشگاه «علم» است، دانش است.

البتّه در تعریف دانشگاه، از جهات سیاسی و اجتماعی و مانند اینها هم عناصری وجود دارد امّا عمده علم است.

دانشگاه سه وظیفه‌ی اصلی دارد.

من خواهش میکنم دوستان مسئول دانشگاهی توجّه کنند!

شما دانشجوها هم توجه کنید!

[دانشگاه] سه وظیفه‌ی اصلی دارد: اوّل، عالِم تربیت کند، دوّم، علم تولید کند، سوّم، به تربیت عالِم و تولید علم جهت بدهد؛

این است.

حالا دانشگاه‌های دنیا عالِم تربیت میکنند، علم هم تولید میکنند امّا در این رکن سوّم لنگند؛

نتیجه چه میشود؟

نتیجه این میشود که محصول تولید علم و تربیت عالِم، میشود ابزار دست قدرتهای صهیونیستی و قدرتهای استکباری دنیا.

همه‌ی ارکان دانشگاه باید به این سه نقطه توجّه کنند؛

مدیر، استاد، دانشجو، متن درسی، فرایندهای آموزشی، همه باید در خدمت این سه جهت باشند."

بسم رب النور

بخشی از خطبه فدک :

آنگاه حضرت فاطمه علیهاالسلام رو به مردم کرده و فرمود:
اى مسلمانان! که براى شنیدن حرف‌هاى بیهوده شتابان بوده،

و کردار زشت را نادیده می‌گیرید،

آیا در قرآن نمى‌‏اندیشید،

یا بر دلها مهر زده شده است،

نه چنین است بلکه اعمال زشتتان بر دلهایتان تیرگى آورده،

و گوش‌ها و چشمانتان را فراگرفته،

و بسیار بد آیات قرآن را تأویل کرده،

و بد راهى را به او نشان داده،

و با بدچیزى معاوضه نمودید،

به خدا سوگند تحمّل این بار برایتان سنگین،

و عاقبتش پر از وزر و وبال است،

آنگاه که پرده ‏ها کنار رود و زیان‌هاى آن روشن گردد،

و آنچه را که حساب نمى‌‏کردید و براى شما آشکار گردد،

آنجاست که اهل باطل زیانکار گردند.

به نام خدا

سخنان آیة الله جوادی آملی برای راهنمایی ما

 امر به معروف و نهی از منکر کنیم ، تا دعاهایمان برآورده شود .



دریافت
مدت زمان: 2 دقیقه 10 ثانیه

در سوره مبارک اعراف وقتی ذات اقدس الهی پیامبر را معرفی می کند برای انبیای گذشته ، می گوید او کسی است که " یامرهم بالمعروف و ینهاهم عن المنکر "

" الَّذِینَ یَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِیَّ الْأُمِّیَّ الَّذِی یَجِدُونَهُ مَکْتُوبًا عِندَهُمْ فِی التَّوْرَاةِ وَالْإِنجِیلِ یَأْمُرُهُم بِالْمَعْرُوفِ وَیَنْهَاهُمْ عَنِ الْمُنکَرِ وَیُحِلُّ لَهُمُ الطَّیِّبَاتِ وَیُحَرِّمُ عَلَیْهِمُ الْخَبَائِثَ وَیَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَالْأَغْلَالَ الَّتِی کَانَتْ عَلَیْهِمْ ۚ فَالَّذِینَ آمَنُوا بِهِ وَعَزَّرُوهُ وَنَصَرُوهُ وَاتَّبَعُوا النُّورَ الَّذِی أُنزِلَ مَعَهُ ۙ أُولَٰئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ [٧:١٥٧]
همانها که از فرستاده (خدا)، پیامبر «امّی» پیروی می‌کنند؛ پیامبری که صفاتش را، در تورات و انجیلی که نزدشان است، می‌یابند؛ آنها را به معروف دستور می‌دهد، و از منکر باز میدارد؛ اشیار پاکیزه را برای آنها حلال می‌شمرد، و ناپاکیها را تحریم می کند؛ و بارهای سنگین، و زنجیرهایی را که بر آنها بود، (از دوش و گردنشان) بر می‌دارد، پس کسانی که به او ایمان آوردند، و حمایت و یاریش کردند، و از نوری که با او نازل شده پیروی نمودند، آنان رستگارانند. "
بر همه ما لازم است این دو مرحله را داشته باشیم.
دو مرحله هم مال نیروی انتظامی .
اون مرحله انزجار قلبی که بر همه ما واجبه
خب اگر انزجار قلبی بر ما واجب است ، یه کسی که می خواد تو مغازه ما بیاد ، با حجاب بد ، بی حجاب است ، بد حجاب است ، با وضع زننده میاد ،
خب ما چه اصراری داریم به اون جنس بفروشیم ؟
مگه بر ما واجب نیست از اون منزجر باشیم ؟
مگر نباید آثار انزجار در چهره ما ظهور بکند ؟
مگه این دستور دین ما نیست ؟
اون وقت ما میخواهیم دعاهای شب چهار شنبه و شب جمعه ما مستجاب بشه !
اینرا مکرر حضرت امیر فرمود ، ائمه دیگر فرمودند ، که اگر امر به معروف نکردید ، نهی از منکر نکردید ، دعایتان مستجاب نیست ،
مگر نمیخواهید دعاتون مستجاب بشه ؟
ملتی که امر به معروف و نهی از منکر ندارد چگونه دعای اون مستجاب بشه ؟
از وجود مبارک حضرت امیر سوال کردند :
آخه چرا دعای ما مستجاب نیست ؟
فرمود شما هشت تا مشکل دارید .
بعد فرمود

 ... و امرو بالمعروف و انهوا عن المنکر فیستجیب الله ...

خب ، انزجار که بر ما واجبه ،
واجب است یعنی واجبه ،
امر به معروف غیر از گفتن ، این انزجار بر تک تک ما واجبه ، واجب عینی ، نه واجب کفایی ،
نه اینکه اگر مغازه همسایه من منزجر شد بر من کافی باشه ، این مرحله وجوب عینی دارد (همه باید انجام دهیم ).
این انزجار که بر من واجبه.
خب ما جنس نفروشیم.
با او برخورد خوب نکنیم.
لسانا هم باید تذکر بدهیم.
این لسانا ، بله واجب کفایی است ، اما اون انزجار واجب عینی است.

بسم الله الرحمن الرحیم

نامه امام سجاد علیه السلام به محمد بن مسلم زهری که در آن وی را نصیحت کرده

منبع  (+)

 خداوند، ما و تو را از فتنه ها حفظ کند و بر تو رحم نماید تا گرفتار دوزخ نشوی؛
در حقیقت، تو به حال و روزی افتاده ای که جا دارد هر که تو را در این حال و وضع بیند بر تو دلسوزی نماید.
 به تحقیق، بار نعمت های الهی که تو را از تنی سالم و عمری طولانی برخوردار ساخته بر دوش تو سنگین شده،
حجتهای خدا بر تو تمام گشته چرا که تو را با کتابش آشنا ساخته و فهم دین خود را به تو آموخته و سنت پیامبرش را به تو معرفی کرده
و در برابر هر نعمتی که به تو داده و هر حجتی که برای تو آورده، وظیفه ای را بر دوش تو نهاده که مورد نظر اوست
و این همه، برای آن است که میزان سپاسگزاری تو را آزمایش نماید
و لطف و فضل خود را بر تو آشکار سازد و در این خصوص فرموده است:
«اگر واقعا سپاسگزاری کنید، نعمت شما را افزون خواهم کرد و اگر ناسپاسی نمایید، قطعا عذاب من سخت خواهد بود» ( ابراهیم ، آیه 7)
پس بنگر فردای قیامت که در پیشگاه خدا خواهی ایستاد چگونه مردی خواهی بود؟
آن روزی که خدا در باره نعمتهای خویش از تو بازجویی نماید که چگونه حق آنها را رعایت کرده ای؟
و در خصوص حجتهای خود سوال نماید که چگونه با آنها برخورد نموده ای؟
مبادا گمان کنی که خدا از تو عذری پذیرد و به تقصیر تو راضی گردد.
هیهات هیهات این چنین نیست.
خداوند در قرآن علما را مسئول دانسته آنجا که فرموده:
«حتما باید آن را به وضوح برای مردم بیان نمایید و کتمانش مکنید» ( آل عمران ، آیه 187) .
و بدان که کمترین چیزی که کتمان نموده ای و سبکترین باری که بر دوش داری این است
که با انس خود، ستمگر را از وحشت تنهایی رها ساخته ای و راه گمراهی را با نزدیک شدن به او و پذیرفتن دعوتش، برایش هموار کرده ای؛
وه چه می ترسم که فردای قیامت همراه با خیانتکاران گرفتار گناه خود باشی
و به خاطر درآمدی که در اثر کمک به ستمگران به دست آورده ای مورد بازخواست قرار گیری؛
زیرا تو چیزی را دریافت کرده ای که نه از آن تو است و نه از آن کسی که آن را به تو بخشیده است
و به کسی نزدیک شده ای که حق هیچ کس را نپرداخته است
و تو نیز از این نزدیکی خود به او برای جلوگیری از باطل استفاده نکرده ای
و کسی را که به جنگ خدا رفته دوست داشته ای.
آیا غیر از این است که دعوت آنها از تو برای این بود که
تو را محور چرخش دستگاه ظلم و ستم خود قرار دهند؟
و با پل قرار دادن تو راهی برای گرفتار ساختن مردم پیدا کردند
و تو را نردبان گمراهی و مبلغ تباهکاری و پوینده راه خود نمودند.
در تو نسبت به علما آل محمد علیهم السلام بذر شک و شبهه کاشتند
و به وسیله تو دل نادانان را صید کردند -و تو آن چنان در این کار پیش رفتی که برجسته ترین وزیران و نیرومندترین یاران آنها هم نمی توانستند این چنین فسادشان را اصلاح جلوه دهند و راه رفت و آمد خواص و عوام را به درگاه آنها هموار سازند.
در مقابل این همه خوش خدمتی ، چه بسیار کم به تو مزد دادند
در برابر آنچه از تو گرفتند چه کم برای آبادی دنیایت مایه گذاشتنددر برابر تخریب آخرتت
پس مراقب خود باش که دیگری به فکر مراقبت تو نیست
و همچون مردی مسئول به حساب خود رسیدگی کن.
ببین چگونه باید سپاسمند باشی از کسی که تو را تغذیه مادی و معنوی کرده،
چه در خردسالی و چه در بزرگسالی.
وه چه می ترسم که تو در شمار کسانی باشی که خداوند در باره آنها در قرآن چنین فرموده است:
«پس بعد از آنان، جانشینانی وارث کتاب آسمانی شدند که متاع این دنیای پست را می گیرند و می گویند: «بخشیده خواهیم شد». ( اعراف ، آیه 169 .)
تو در خانه دایمی نیستی بلکه در اقامتگاه موقتی به سر می بری که آهنگ کوچ از آن داده شده است،
مگر آدمی پس از مرگ همسالانش چقدر زنده می ماند؟
خوشا به حال آن کس که در دنیا بیمناک باشد
و بدا به حال آن کس که بمیرد و گناهانش بعد از او ماندگار باشد.
به هوش باش که نیک آگاه شدی و بشتاب که فرصت محدودی برای تو تعیین شده و تو با کسی وارد معامله شده ای که نادانی در او راه ندارد
و به راستی، کسی که حفاظت تو را به عهده گرفته از تو یک آن هم غافل نیست.
حاضر باش که بزودی تو را سفری دور و دراز پیش آید
و گناهت را درمان کن که به راستی، بیماری سختی به وجود تو راه یافته است
و گمان مکن که من در صدد بازخواست و نکوهش و سرزنش تو هستم
بلکه می خواهم خداوند اندیشه مرده تو را، دیگر بار، احیا نماید
و آنچه از دین تو در اثر همکاری با ستمگران نهان گشته به تو بازگرداند
و سخن خدای تعالی در کتابش را به یادت آورم که فرمود:
«و یادآوری کن که مومنان را یادآوری سود بخشد» (ذاریات ، آیه 55 . )
تو یاد همسالان و نزدیکانت را که درگذشته اند، به فراموشی سپردی و پس از آنان، همچو قوچ شکسته شاخ، به جا ماندی.
نگاه کن که آیا آنان نیز چون تو گرفتار آمدند؟
و یا چونان تو سقوط کردند؟
یا آن که تو کار خیری را به یاد می آوری که آنها آن را فرو گذاشته باشند و به چیزی پی برده باشی که آنها به آن دست نیافته بودند؛
بلکه فرق این است که در دل مردم نفوذ کردی و آنها دور تو را گرفتند و از نظریه تو پیروی نمودند و امر تو را فرمان بردند؛
به طوری که اگر چیزی را حلال دانی حلالش دانند -و اگر چیزی را حرام شماری حرامش شمارند در حالی که تو شرایط و شایستگی چنین کاری را نداری؛
اما دلبستگی آنان به تو زمینه ساز چنین نفوذی بوده است
و از طرف دیگر، از دست رفتن علمایشان
و چیرگی نادانی بر تو و هم بر ایشان
و ریاست دوستی و دنیاطلبی تو و ایشان،
همه، پشتوانه این محبوبیت شده است.
آیا توجه نداری که تو در نادانی و فریبکاری غوطه وری و مردم در بلا و فتنه گرفتارند؟
آری، این تو بودی که آنها را در بلا و فتنه درافکندی و از کار و زندگی بازداشتی
و از اینکه تو را در آن موقعیت می بینند، شیفته آنند که به آن موقعیت علمی تو نایل شوند که تو نایل شده ای یا دریابند آن را که تو دریافته ای،
ولی توسط تو به دریایی افتادند که ژرفای آن دانسته نشود و به بلایی گرفتار آمدند که اندازه آن معلوم نگردد.
خدا به داد ما و تو برسد و هو المستعان.
اما بعد؛
اینک تصمیم بگیر از وضعی که برای خود ساختی روی گردانی
تا به نیکان بپیوندی که در جامه های ژنده به خاک سپرده شدند
و چندان از شدت گرسنگی ریاضت می کشیدند که شکمشان به پشتشان چسبیده بود
و میان آنها و خدا حجابی نبود
و نه دنیا توانست آنان را فریب دهد
و نه خود فریفته دنیا شدند.
آری آنها شیفتگی را پیشه ساختند
و به جستجو پرداختند
و بی درنگ به نیکان پیوستند.
اگر دنیا در جان توی پیرمرد دانشمند مردنی چنین رخنه کرده،
پس آن نوجوان که نه علم چندانی دارد و نه رای پخته ای و نه عقل نابی، تکلیفش چیست؟
/ انا لله و انا الیه راجعون /
پس به چه کسی باید پناه برد؟
به چه کسی باید گلایه کرد؟
ما گلایه و درد دل خود و آنچه را که در تو مشاهده می کنیم به درگاه خدا عرضه می داریم
و مصیبتی که از جانب تو به ما رسیده به حساب خدا می گذاریم.
اینک نیک بنگر که چگونه باید سپاسمند باشی
از کسی که تو را تغذیه مادی و معنوی کرده،
چه در خردسالی و چه در بزرگسالی.
و چگونه تجلیل می کنی از کسی که در پرتو دین خود تو را به خوشنامی معروف ساخته است؟
و چگونه از کسوت آن کس که تو را با پوشاندن کسوت و پوشش خود در میان مردم آبرومند ساخته حفاظت می کنی؟
و چگونه است نزدیکی و دوری تو از آن کس که تو را فرمان نزدیکی و فروتنی داده است؟
تو را چه شده که از خواب غفلت بیدار نمی شوی
و از لغزش خویش باز نمی ایستی تا بگویی: سوگند به خدا که من در تمام عمر خود یک بار هم نشد که به پا خیزم
و محض رضای خدا،
دین خدا را زنده سازم یا باطلی را بمیرانم.
پس این است سپاسمندی تو،از کسی که تامین زندگی تو را به عهده گرفته است.
چقدر بیمناکم که تو در شمار کسانی باشی که خداوند متعال در قرآن فرموده: «نماز را ضایع کردند و پیرو شهوات نفسانی شدند، به زودی به کیفر گمراهی و تباهی برسند».(مریم : 59 )
خداوند قرآنش را در دسترس تو گذاشت و علم آن را به تو آموخت ولی تو آن را تباه ساختی.
پس ما سپاس می گذاریم خداوندی را که ما را از آن چه تو به آن مبتلا گشتی محفوظمان داشت؛و السلام.

بسم رب النور

 سخنان آیت الله بهاء الدینی



دریافت

الحمدالله رب العالمین والعاقبة للمتقین و الصلاة و السلام علی سیدنا ونبینا محمد آله اجمعین و لعنة الله علی اعدائهم اجمعین الی یوم الدین
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
فَتَلَقَّىٰ آدَمُ مِن رَّبِّهِ کَلِمَاتٍ فَتَابَ عَلَیْهِ ۚ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِیمُ [بقره:٣٧]
پس آدم کلماتی را] مانند کلمه استغفار و توسّل به اهل بیت (علیهم السلام) که مایه توبه و بازگشت بود] از سوی پروردگارش دریافت کرد و [پروردگار [توبه اش را پذیرفت؛ زیرا او بسیار توبه پذیر و مهربان است.


وقتی که به وسیله وسوسه شیطان آدم از بهشت بیرون رفت ...

          خدای تعالی یک کلماتی را به او القا کرد ...
کلمات و اسماء اهل بیت عصمت و طهارت ، گاهی به لقاء خدا تعالی ، به نفوس بشر واصل میشود ، خدا القا می کند...
         معنی "کلم" در لغت میشود "جرح" ...
 تمام این انوار "جارح" حجابهای ظلمت است ، حجابهای بی عدالتی ها و حجابهای ظلم.(تاریکی ها را ازبین می برد.)


       انواری که در جهان بشریت هست ، از برکات اهل بیت عصمت است ، همانگونه که خورشید شکافنده تاریکی شب است ،

انوار الهیه هم شکافنده تاریکی های حکومتهای طاغوتی ، تاریکی های جهل ،

به وسیله این انوار حجابهای جهل و قلب برطرف میشود. محو میشود.


        حجابهای قلب به برنامه های اسلام ، با علوم اسلامی ، با معارف اسلامی ، به اخلاق اسلام ، به فقه اسلام ، به آداب معاشرات اسلامی برطرف می شود.
            علت اینکه حکومتهای شرق و غرب از اسلام می ترسند ،   این است که آنها مثل سباع و درندگان هستند.
            سباع و درندگان ، شب ها و در تاریکی مشغول کارند ، روز که کار نمی کنند. از روز می ترسند ، زیرا شناخته شده هستند ، روزها باید در سوراخ های خود پنهان شوند .
            روشنی اسلام توطئه های آنها را افشا می کند ، جنایات آنها را افشا می کند ،

خیال نکنید که اینها اهل انصافند ، اهل انصاف نیستند ،

یهودی ها (اسرائیلی ها ) به شیعیان لبنان می گویند خرابکارا !
تو (اسرائیل) آمدی خانه مردم را گرفتی ، تو خرابکار نیستی ، شیعیان لبنان که از خانه هایشان دربه درشان کردید ، خرابکارن !
این اسلامه که باید به همه بفهماند که یهودیا (اسرائیلی ها ) خرابکارند ،

و الا اینها به قدری وقیح اند که همه جور جنایتی را می کنند ، و می گویند ما قیم بشریم !
خلاصه ، نورانیت اسلام هست که بشر را هوشیار می کند ، بشر را بیدار می کند ، و متوجه میشه که حرفهای شرق و غرب همه دروغه.
             اینهایی که میگویند ما حامی حیواناتیم ، حامی بشریم ، دوستار بشریم ، دوستیشان مثل دوستی گرگ به بره است ، اون علاقه ای که گرگ ها به گوسفندان دارند ، اینها هم همین علاقه را به بشر دارند ،

می خواهند هم فرهنگشان را از بین ببرند ، هم صنعتشان را از بین ببرند ، هم اقتصادشان را از بین ببرند ، هم انسانیتشان را از بین ببرند ، همه چیز را می خواهند ببرند و میگویند ما قیم هستیم !!!!!!!!!!!!!!
و چقدر وقیح اند و چقدر بی وجدان اند .


اسامی اهل بیت هست که حجابهای ظلمت را نابود می کند.
         اگر حیات در جهان هست ، اگر نوری در عالم جهان هست ، این نور به برکت اهل بیت عصمت و طهارت هست ، این نور شکافنده تاریکی های جهل و ظلمت و طاغوت طاغوتیان است.
           کلمه در لغت یعنی جارح
این کلمات جارح تاریکی ها است.
           همانگونه که خورشید شکافنده تاریکی است ، محو کننده تاریکی شب ،
این انوار طیبه محو کننده حکومت طواغیت است.
اگر اسلام نبود اینها دست از این سخنانشان بر نمی داشتند. با وجود اسلام نمی توانند این حرفها را بزنند.
و چقدر بی وجدانی می خواهد که همه جور جرم و جنایتی بکند ، و خودش را پاکدامن و قیم به حساب بیاورد.
خلاصه خدا این کلمات را به آدم القا کرد و آدم این کلمات را تلقی کرد (دریافت کرد) و نجات آدم به وسیله این اسماء هست.
اما چگونه ؟
کمال عبودیتی که اسلام دارد ، کمال عبودیتی که اهل بیت عصمت و طهارت دارد ، اون کمال عبودیت سازنده آدم هم هست ، آدم ساخته شد به ملاقات اهل بیت عصمت و طهارت .
ولو اینکه در زمان آدم اهل بیت نبودند ، لقاء آدم نسبت به اهل بیت ، نحوه لقایی است که به خدای تعالی است ، نحوه لقاء الله است. انسان همانطور که به لقاء الله واصل میشه ، به لقاء اهل بیت هم
و اون سازندگی که در مقام کمال عبودیت و کمال انسانیت ، اون سازندگی را باید همه از این بیت (بیت اهل بیت نبوت و رسالت) استفاده کنند .
به همین وسیله آدم ساخته شد ، به مرتبه اول و مرتبه عالیه و آن بهشت آنچنانی رجوع کرد ، بهشتی شد.
خدا همه را موفق کند ، که با برنامه های اسلام آشنا شوند ، از برنامه های اسلام استفاده کنند ، و همه مورد برکات خدای تعالی و برکات امام زمان و الطاف امام زمان قرار گیرند.
برنامه سازنده ای به غیر از برنامه اسلام نداریم.
برنامه کامل برنامه اسلام است ، از توحیدش الی آخر
خدا همه را موفق بدارد ، صلواتی هم بفرستید.

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

به نام خدا


دریافت


صوت بالا سخنان آیت الله فاطمی نیا در مورد شخصی است که از راهی که مورد تایید اهل بیت نیست ریاضت کشیده و قدرتهایی هم پیدا کرده است مثلا می توانست 7 سالگی انسانی را به او نشان دهد ، ولی بعد از مرگ در برزخ در تاریکی چهارزانو نشسته و مدام این جمله را تکرار می کند که "کو قیامت"

زیرا این شخص به امام صادق علیه السلام متصل نبوده در نتیجه به این سرنوشت دچار شده است.