توبة الله

توبة الله

بنام خداوند بخشنده مهربان - فَتَلَقَّىٰ آدَمُ مِن رَّبِّهِ کَلِمَاتٍ فَتَابَ عَلَیْهِ ۚ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِیمُ
دو نوع توبه داریم : توبه خلق و توبه خداوند.
آیا می دانید که خداوند ، چگونه توبه می کند ؟

آخرین نظرات
  • ۱ فروردين ۰۲، ۲۱:۲۲ - mehraban 75
    👏👏

بسم الله الرحمن الرحیم

نامه امام سجاد علیه السلام به محمد بن مسلم زهری که در آن وی را نصیحت کرده

منبع  (+)

 خداوند، ما و تو را از فتنه ها حفظ کند و بر تو رحم نماید تا گرفتار دوزخ نشوی؛
در حقیقت، تو به حال و روزی افتاده ای که جا دارد هر که تو را در این حال و وضع بیند بر تو دلسوزی نماید.
 به تحقیق، بار نعمت های الهی که تو را از تنی سالم و عمری طولانی برخوردار ساخته بر دوش تو سنگین شده،
حجتهای خدا بر تو تمام گشته چرا که تو را با کتابش آشنا ساخته و فهم دین خود را به تو آموخته و سنت پیامبرش را به تو معرفی کرده
و در برابر هر نعمتی که به تو داده و هر حجتی که برای تو آورده، وظیفه ای را بر دوش تو نهاده که مورد نظر اوست
و این همه، برای آن است که میزان سپاسگزاری تو را آزمایش نماید
و لطف و فضل خود را بر تو آشکار سازد و در این خصوص فرموده است:
«اگر واقعا سپاسگزاری کنید، نعمت شما را افزون خواهم کرد و اگر ناسپاسی نمایید، قطعا عذاب من سخت خواهد بود» ( ابراهیم ، آیه 7)
پس بنگر فردای قیامت که در پیشگاه خدا خواهی ایستاد چگونه مردی خواهی بود؟
آن روزی که خدا در باره نعمتهای خویش از تو بازجویی نماید که چگونه حق آنها را رعایت کرده ای؟
و در خصوص حجتهای خود سوال نماید که چگونه با آنها برخورد نموده ای؟
مبادا گمان کنی که خدا از تو عذری پذیرد و به تقصیر تو راضی گردد.
هیهات هیهات این چنین نیست.
خداوند در قرآن علما را مسئول دانسته آنجا که فرموده:
«حتما باید آن را به وضوح برای مردم بیان نمایید و کتمانش مکنید» ( آل عمران ، آیه 187) .
و بدان که کمترین چیزی که کتمان نموده ای و سبکترین باری که بر دوش داری این است
که با انس خود، ستمگر را از وحشت تنهایی رها ساخته ای و راه گمراهی را با نزدیک شدن به او و پذیرفتن دعوتش، برایش هموار کرده ای؛
وه چه می ترسم که فردای قیامت همراه با خیانتکاران گرفتار گناه خود باشی
و به خاطر درآمدی که در اثر کمک به ستمگران به دست آورده ای مورد بازخواست قرار گیری؛
زیرا تو چیزی را دریافت کرده ای که نه از آن تو است و نه از آن کسی که آن را به تو بخشیده است
و به کسی نزدیک شده ای که حق هیچ کس را نپرداخته است
و تو نیز از این نزدیکی خود به او برای جلوگیری از باطل استفاده نکرده ای
و کسی را که به جنگ خدا رفته دوست داشته ای.
آیا غیر از این است که دعوت آنها از تو برای این بود که
تو را محور چرخش دستگاه ظلم و ستم خود قرار دهند؟
و با پل قرار دادن تو راهی برای گرفتار ساختن مردم پیدا کردند
و تو را نردبان گمراهی و مبلغ تباهکاری و پوینده راه خود نمودند.
در تو نسبت به علما آل محمد علیهم السلام بذر شک و شبهه کاشتند
و به وسیله تو دل نادانان را صید کردند -و تو آن چنان در این کار پیش رفتی که برجسته ترین وزیران و نیرومندترین یاران آنها هم نمی توانستند این چنین فسادشان را اصلاح جلوه دهند و راه رفت و آمد خواص و عوام را به درگاه آنها هموار سازند.
در مقابل این همه خوش خدمتی ، چه بسیار کم به تو مزد دادند
در برابر آنچه از تو گرفتند چه کم برای آبادی دنیایت مایه گذاشتنددر برابر تخریب آخرتت
پس مراقب خود باش که دیگری به فکر مراقبت تو نیست
و همچون مردی مسئول به حساب خود رسیدگی کن.
ببین چگونه باید سپاسمند باشی از کسی که تو را تغذیه مادی و معنوی کرده،
چه در خردسالی و چه در بزرگسالی.
وه چه می ترسم که تو در شمار کسانی باشی که خداوند در باره آنها در قرآن چنین فرموده است:
«پس بعد از آنان، جانشینانی وارث کتاب آسمانی شدند که متاع این دنیای پست را می گیرند و می گویند: «بخشیده خواهیم شد». ( اعراف ، آیه 169 .)
تو در خانه دایمی نیستی بلکه در اقامتگاه موقتی به سر می بری که آهنگ کوچ از آن داده شده است،
مگر آدمی پس از مرگ همسالانش چقدر زنده می ماند؟
خوشا به حال آن کس که در دنیا بیمناک باشد
و بدا به حال آن کس که بمیرد و گناهانش بعد از او ماندگار باشد.
به هوش باش که نیک آگاه شدی و بشتاب که فرصت محدودی برای تو تعیین شده و تو با کسی وارد معامله شده ای که نادانی در او راه ندارد
و به راستی، کسی که حفاظت تو را به عهده گرفته از تو یک آن هم غافل نیست.
حاضر باش که بزودی تو را سفری دور و دراز پیش آید
و گناهت را درمان کن که به راستی، بیماری سختی به وجود تو راه یافته است
و گمان مکن که من در صدد بازخواست و نکوهش و سرزنش تو هستم
بلکه می خواهم خداوند اندیشه مرده تو را، دیگر بار، احیا نماید
و آنچه از دین تو در اثر همکاری با ستمگران نهان گشته به تو بازگرداند
و سخن خدای تعالی در کتابش را به یادت آورم که فرمود:
«و یادآوری کن که مومنان را یادآوری سود بخشد» (ذاریات ، آیه 55 . )
تو یاد همسالان و نزدیکانت را که درگذشته اند، به فراموشی سپردی و پس از آنان، همچو قوچ شکسته شاخ، به جا ماندی.
نگاه کن که آیا آنان نیز چون تو گرفتار آمدند؟
و یا چونان تو سقوط کردند؟
یا آن که تو کار خیری را به یاد می آوری که آنها آن را فرو گذاشته باشند و به چیزی پی برده باشی که آنها به آن دست نیافته بودند؛
بلکه فرق این است که در دل مردم نفوذ کردی و آنها دور تو را گرفتند و از نظریه تو پیروی نمودند و امر تو را فرمان بردند؛
به طوری که اگر چیزی را حلال دانی حلالش دانند -و اگر چیزی را حرام شماری حرامش شمارند در حالی که تو شرایط و شایستگی چنین کاری را نداری؛
اما دلبستگی آنان به تو زمینه ساز چنین نفوذی بوده است
و از طرف دیگر، از دست رفتن علمایشان
و چیرگی نادانی بر تو و هم بر ایشان
و ریاست دوستی و دنیاطلبی تو و ایشان،
همه، پشتوانه این محبوبیت شده است.
آیا توجه نداری که تو در نادانی و فریبکاری غوطه وری و مردم در بلا و فتنه گرفتارند؟
آری، این تو بودی که آنها را در بلا و فتنه درافکندی و از کار و زندگی بازداشتی
و از اینکه تو را در آن موقعیت می بینند، شیفته آنند که به آن موقعیت علمی تو نایل شوند که تو نایل شده ای یا دریابند آن را که تو دریافته ای،
ولی توسط تو به دریایی افتادند که ژرفای آن دانسته نشود و به بلایی گرفتار آمدند که اندازه آن معلوم نگردد.
خدا به داد ما و تو برسد و هو المستعان.
اما بعد؛
اینک تصمیم بگیر از وضعی که برای خود ساختی روی گردانی
تا به نیکان بپیوندی که در جامه های ژنده به خاک سپرده شدند
و چندان از شدت گرسنگی ریاضت می کشیدند که شکمشان به پشتشان چسبیده بود
و میان آنها و خدا حجابی نبود
و نه دنیا توانست آنان را فریب دهد
و نه خود فریفته دنیا شدند.
آری آنها شیفتگی را پیشه ساختند
و به جستجو پرداختند
و بی درنگ به نیکان پیوستند.
اگر دنیا در جان توی پیرمرد دانشمند مردنی چنین رخنه کرده،
پس آن نوجوان که نه علم چندانی دارد و نه رای پخته ای و نه عقل نابی، تکلیفش چیست؟
/ انا لله و انا الیه راجعون /
پس به چه کسی باید پناه برد؟
به چه کسی باید گلایه کرد؟
ما گلایه و درد دل خود و آنچه را که در تو مشاهده می کنیم به درگاه خدا عرضه می داریم
و مصیبتی که از جانب تو به ما رسیده به حساب خدا می گذاریم.
اینک نیک بنگر که چگونه باید سپاسمند باشی
از کسی که تو را تغذیه مادی و معنوی کرده،
چه در خردسالی و چه در بزرگسالی.
و چگونه تجلیل می کنی از کسی که در پرتو دین خود تو را به خوشنامی معروف ساخته است؟
و چگونه از کسوت آن کس که تو را با پوشاندن کسوت و پوشش خود در میان مردم آبرومند ساخته حفاظت می کنی؟
و چگونه است نزدیکی و دوری تو از آن کس که تو را فرمان نزدیکی و فروتنی داده است؟
تو را چه شده که از خواب غفلت بیدار نمی شوی
و از لغزش خویش باز نمی ایستی تا بگویی: سوگند به خدا که من در تمام عمر خود یک بار هم نشد که به پا خیزم
و محض رضای خدا،
دین خدا را زنده سازم یا باطلی را بمیرانم.
پس این است سپاسمندی تو،از کسی که تامین زندگی تو را به عهده گرفته است.
چقدر بیمناکم که تو در شمار کسانی باشی که خداوند متعال در قرآن فرموده: «نماز را ضایع کردند و پیرو شهوات نفسانی شدند، به زودی به کیفر گمراهی و تباهی برسند».(مریم : 59 )
خداوند قرآنش را در دسترس تو گذاشت و علم آن را به تو آموخت ولی تو آن را تباه ساختی.
پس ما سپاس می گذاریم خداوندی را که ما را از آن چه تو به آن مبتلا گشتی محفوظمان داشت؛و السلام.

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
تجدید کد امنیتی