توبة الله

توبة الله

بنام خداوند بخشنده مهربان - فَتَلَقَّىٰ آدَمُ مِن رَّبِّهِ کَلِمَاتٍ فَتَابَ عَلَیْهِ ۚ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِیمُ
دو نوع توبه داریم : توبه خلق و توبه خداوند.
آیا می دانید که خداوند ، چگونه توبه می کند ؟

آخرین نظرات
  • ۱ فروردين ۰۲، ۲۱:۲۲ - mehraban 75
    👏👏

۱۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «جهنم» ثبت شده است

بسم رب النور

بخشی از خطبه فدک :

آنگاه حضرت فاطمه علیهاالسلام رو به مردم کرده و فرمود:
اى مسلمانان! که براى شنیدن حرف‌هاى بیهوده شتابان بوده،

و کردار زشت را نادیده می‌گیرید،

آیا در قرآن نمى‌‏اندیشید،

یا بر دلها مهر زده شده است،

نه چنین است بلکه اعمال زشتتان بر دلهایتان تیرگى آورده،

و گوش‌ها و چشمانتان را فراگرفته،

و بسیار بد آیات قرآن را تأویل کرده،

و بد راهى را به او نشان داده،

و با بدچیزى معاوضه نمودید،

به خدا سوگند تحمّل این بار برایتان سنگین،

و عاقبتش پر از وزر و وبال است،

آنگاه که پرده ‏ها کنار رود و زیان‌هاى آن روشن گردد،

و آنچه را که حساب نمى‌‏کردید و براى شما آشکار گردد،

آنجاست که اهل باطل زیانکار گردند.

به نام خدا

سه نوع جهنم داریم - سخنان آیت الله توکل


دریافت

اول جهنم اعمال - برای کسانی که عملکرد غلط دارند ، کسانی که گناه می کنند ولی درونشان بیمار نیست ، دل بیمار ندارند . مثلا برای خنده غیبت می کند ولی نمی خواهد یک عده را زیر سوال ببرد و درونش مریض نیست.

دوم جهنم اخلاق که از اولی خیلی بدتر است ، برای کسانی که دل بیمار دارند ، مثلا از سر حسادت غیبت می کند که شخصی را زمین بزند.

سوم جهنم احتجاب که برای اهلش از آتش هم بدتر است ، مثلا فرض کنید پدرتان در یک جمع به شما بی اعتنایی کند و شما حاضر بودید که در زمین فرو می رفتید و این اتفاق برایتان نمی افتاد.

بسم الله الرحمن الرحیم

بخاطر اشتباه اندکی از مسئولین به همه مسئولان نظام تهمت نزنید و موجب تضعیف نظام نشوید.

نهی از منکر تهمت زدن و امر به اینکه پیشرفت های ایران را ببینند و به دیگران هم بنمایانید:

بیانیه «گام دوم انقلاب» خطاب به ملت ایران

"البتّه نسبت فساد در میان کارگزاران حکومت جمهوری اسلامی در مقایسه با بسیاری از کشورهای دیگر و بخصوص با رژیم طاغوت که سرتاپا فساد و فسادپرور بود، بسی کمتر است

و بحمدالله مأموران این نظام غالباً سلامت خود را نگاه داشته‌اند، ولی حتّی آنچه هست غیر قابل قبول است."

بیانات در دیدار شاعران و اساتید زبان فارسی - ۱۴۰۲/۰۱/۱۶

"من عرض میکنم که امروز همه باید دشمن را بشناسند.

همه باید نقاطی را که دشمن، آماج حمله‌ی خود قرار میدهد بشناسند؛

همه باید شیوه‌های دشمن را بشناسند؛

همه باید جایگاه حضور دشمن را بشناسند،

مثل جنگ نظامی؛

جنگ نظامی هم همین‌‌جور است.

شما اگر ندانید دشمن از کجا میخواهد حمله کند، دُور میخورید؛

اگر ندانید هدفش تصرّفِ کجا است،

بتواند شما را فریب بدهد،

دُور میخوردید.

باید بدانید.

در جنگ نرم هم همین‌جور است؛

باید بدانید دشمن چه ‌کار میخواهد بکند،

آماجش کجا است،

هدفش چیست و بشناسید روشهای او را؛

این را همه باید بشناسند و مقابله کنند،

امّا از همه لازم‌تر،مجموعه‌ی هنرمندند، مجموعه‌ی فرهنگی‌اند؛

شاعر،

نقّاش،

داستان‌نویس،

سینماگر،

معمار؛

اینهایی که در مسائل مختلف فرهنگی هستند،

باید بدانند امروز ما در مقابل این غارت دشمن و تاختوتاز دشمن قرار داریم؛

هم خودشان باید توجّه کنند،

صحنه را درست درک کنند،

هم به دیگران بایستی بنمایانند؛

باید همه را [آگاه] کنند.

منفعل نباید بشوند.

امروز خوشبختانه، ما شاعر خوب مؤمنِ خوش‌قلبِ معتقد به دین و معتقد به انقلاب کم نداریم؛

خب یک نمونه‌اش اینجا، شماها هستید."

بیانات در دیدار مسئولان نظام - ۱۴۰۲/۰۱/۱۵

"بنده مطالبی را آماده کرده‌ام که عرض بکنم.

اوّلاً از جناب آقای رئیسی، رئیس‌جمهور محترممان واقعاً تشکّر میکنم، خوب گزارشی را ایشان بیان کردند؛

و این‌جور گزارشها لازم است؛

نه فقط برای مردم و افکار عمومی، بلکه برای خود مسئولین بخشهای مختلف هم لازم است.

یکی از اشکالات کار ما این است که خیلی اوقات، بخشهای مختلف از کارهای هم خبر ندارند، مطّلع نیستند.

اینکه یک وقتی بنده گفتم یک تور گردشگری بگذارند برای بعضی از مسئولین در بخشهای نظامی و غیر نظامی و مانند اینها، واقعاً همین جور است؛

ما هر از گاهی یک بار احتیاج داریم یک گزارش محسوس، ملموس، دیدنی از مسائل کشور، از پیشرفتهای کشور، از اقداماتی که شده، در مقابل چشم همه قرار بدهیم و مطّلع بشویم.

خب بیانات ایشان در این جهت الحمدلله خیلی مفید بود. بنده هم در همین حدودِ مسائلِ ایشان عرایضی را عرض خواهم کرد."

....

"خب، مسئله‌ی خانمها که فقط پوشش نیست؛

زن مسئله‌ی تحصیل دارد،

مسئله‌ی اشتغال دارد،

مسئله‌ی ازدواج دارد،

مسئله‌ی فعّالیّت سیاسی دارد،

مسئله‌ی حضور در مسائل اجتماعی دارد،

مسئله‌ی حضور در مدیریّتهای بالای دولتی دارد؛

اینها همه مسائل زن است.

در کدام [یک] از اینها در کشور آزادی وجود ندارد؟

جمهوری اسلامی در کدام یک از این موارد در کار زنها دخالت کرده و جلوی آزادی‌شان را گرفته؟

این‌همه دختر محصّل،

این‌همه دختر دانشجو،

این‌همه زنِ دارای مشاغل بالای دولتی،

این‌همه خانمهای تشکیل‌دهنده‌ی اجتماعات بزرگ،

این حضور فعّال زنها در اجتماعات مؤثّر دوران مبارزات،

قبل از پیروزی انقلاب،

بعد از پیروزی انقلاب،

در جنگ،

در پشت جبهه،

تا امروز در تظاهرات،

در راه‌پیمایی‌ها،

در بیست‌ودوّم بهمن،

در روز قدس؛

زن در کجای دنیا این‌همه فعّالیّت انجام میدهد که زنان ایرانی و بانوان ایرانی با افتخار و سربلندی دارند انجام میدهند؟"

بیانات در محفل انس با قرآن کریم - ۱۴۰۲/۰۱/۰۳


"بنده رادیو تلاوت را و برنامه‌های قرآنی تلویزیون را تا حدودی گوش میکنم. هر وقت یک تلاوتی را می‌شنوم که به نظرم جذّاب و پخته و برجسته می‌آید، از ته دل خدا را شکر میکنم؛ و بحمدالله این زیاد اتّفاق می‌افتد؛ یعنی ما امروز قاریان برجسته و خوش‌خوان و صحیحخوان و آشنا با شیوههای خوب تلاوت در کشور زیاد داریم. واقعاً انسان همین طور یکی پس از دیگری مشاهده میکند. باید خدا را شکر کنیم.

اگر بخواهیم با قبل از انقلاب مقایسه کنیم که اصلاً قابل مقایسه نیست.

قبل از انقلاب در همه‌ی مشهد که همان روز هم یکی از مراکز مهمّ مثلاً تلاوت و قرائت و مانند اینها محسوب میشد، شاید آن تلاوتگری که میتوانست قرآن را صحیح و خوب بخواند، دو نفر یا حدّاکثر سه نفر بیشتر نبودند.

حالا آن استادهای پیرمرد را کاری ندارم. آنهایی که در جلسات ماها شرکت میکردند و میدیدیم آنها را، مثلاً فرض کنید آقای فاطمی، آقای مختاری، همین دو سه نفر بیشتر نبودند؛ [امّا] امروز قابل شمارش نیست. از بس بحمدالله تلاوتگران قرآن در همه‌جای کشور در سراسر کشور [زیادند]."

بیانات در اجتماع زائران و مجاوران حرم مطهر رضوی - ۱۴۰۲/۰۱/۰۱

"یک نشانه‌ی دیگر، پیشرفتهای بزرگ ملّت ایران است.

نمیخواهند بگذارند این حرفها تکرار بشود.

دشمن از تکرار این حرفها، از بیان این حرفها بشدّت ناراحت و ناراضی است امّا واقعیّت است.

ما پیشرفتهایی پیدا کرده‌ایم که من حالا گذرا به بعضی اشاره میکنم،

و همه‌ی این پیشرفتها در دوران تحریم بود،

در دوران محاصره‌ی اقتصادی بود،

در دوران شدیدترین فشارهای اقتصادی‌‌‌‌ای بود که تا آن زمان اتّفاق افتاده بود؛

این را خود آمریکایی گفتند؛

آمریکایی‌‌ها گفتند که فشار اقتصادی‌‌‌‌ای که روی ایران گذاشتیم، در طول تاریخ‌‌‌‌ بی‌سابقه است؛

راست میگویند،

با همه‌ی دروغ‌گویی‌شان این حرف را راست گفتند؛‌‌‌‌

بی‌سابقه‌ترین فشار اقتصادی بود.

در چنین شرایطی ملّت ایران پیشرفت پیدا کرد.

در حوزه‌ی علم پیشرفت پیدا کرد،

در حوزه‌ی فنّاوری پیشرفت پیدا کرد،

در بعضی از حوزه‌‌ها‌‌‌ی علمی در ردیفهای اوّل دنیا قرار گرفت؛

یک جا جزو پنج کشور اوّل دنیا،

یک جا جزو ده کشور اوّل دنیا،

یک جا جزو سه کشور اوّل دنیا؛

در بین دویست کشور.

 پیشرفتهای علمی ما،

پیشرفتهای فنّاوری ما این‌جوری است؛

در نانو،

در زیست‌فنّاوری،

در بخشهای مختلف؛

در بخش سلامت،

پیشرفتهای ایران از بسیاری از کشورهای پیشرفتهی دنیا بهتر بوده؛

در قضیّه‌ی کرونا این قضیّه خودش را نشان داد؛

در بخش هسته‌ای،

در بخش هوافضا،

در بخش دفاعی؛

که این [پیشرفت] بخش دفاعی را همه‌ی آنها دارند میگویند و اعتراف میکنند؛

برای اینکه بتوانند یک آتویی علیه جمهوری اسلامی درست کنند،

اعتراف میکنند که ایران از لحاظ دفاعی، از لحاظ تسلیحات جلو رفته.

در بخش زیست‌فنّاوری، پیشرفت فراوان [داشته‌ایم].

دنیا ما را تحسین کرد،

دانشمندانِ دنیا دانشمندانِ ما را تحسین کردند،

دانشمندان جوان ما را تحسین کردند.
پیشرفت در حوزه‌ی زیرساخت‌های کشور؛

در جادّه،

در ریل،

در سدسازی،

در آب‌رسانی ــ [مثل] همین آب‌رسانی غدیر که [افتتاحش] اخیراً انجام گرفت ــ

در ساخت پالایشگاه،

در ساخت بیمارستان؛ که بسیاری از اینها در همین ۱۴۰۱ انجام گرفته است؛

که یک قسمتی، یک بخشی در پارس جنوبی تماماً از صفر تا صدش ایرانی است؛

این [پیشرفت] اتّفاق افتاد؛

کِی؟

در وقتی که اینهمه تحریم هست،

این فشار اقتصادی هست.

[پیشرفت] در تولید گاز مایع که یکی از کارهای بسیار مهم بود ــ که یک گشایشی برای کشور به وجود می‌آورد ان‌شاءالله ــ در همین دوران اخیر به وجود آمد؛

در دورانهای گذشته هم کارهای مفصّلی انجام گرفته است.
پیشرفت در حوزه‌ی روابط خارجی.

غربی‌‌ها فشار آوردند که ایران را منزوی کنند؛

آمریکا و اروپایی‌‌ها فشار آوردند که ایران منزوی بشود.

«انزوا» در اصطلاح سیاست خارجی یعنی قطع رابطه‌ی با کشورها؛

[وقتی] کشورها با یک کشوری رابطه نداشته باشند،

میگویند منزوی شد؛

آنچه اتّفاق افتاد، نتیجه‌ی عکس داد.

بله، رابطه‌ی ما با غربی‌‌ها ضعیف شد ــ با آمریکا که رابطه نداشتیم،

با اروپا هم رابطه‌ی ما ضعیف شد ــ

امّا ما رابطه‌ی خودمان را با آسیا صد درصد محکم‌تر کردیم؛

بعد از این هم همین را ادامه خواهیم داد؛

ما ارتباطات سیاسی و اقتصادی و فنّی و علمی خودمان را با بخش مهمّ کشورهای آسیا ادامه خواهیم داد.

در بخشی از پیمانهای مهم عضو شدیم؛

دشمن میخواست ما را منزوی کند،

تلاش و تواناییهای ملّت ایران موجب شد که ما بتوانیم در بخشی از پیمانهای منطقهایِ مهم و مؤثّر عضو بشویم؛

منزوی که نشدیم، بعکس، مطرح شدیم و روابطمان با دولتهای منطقه و ملّتهای منطقه تقویت شد.

ارتباطات قوی با آفریقا و آمریکای لاتین جزو برنامههای حتمی ما است و انشاءالله این برنامه را دنبال خواهیم کرد.

البتّه با اروپا هم قهر نیستیم؛

با هر کدام از کشورهای اروپایی و دولتهای اروپایی هم که سیاستهای آمریکا را کورکورانه تبعیّت نکنند، حاضریم کار کنیم.
این پیشرفتها پیدا شده است.

این پیشرفتها  نشانه‌ی ساخت محکم و مستحکم بنیهی ملّت ایران و نظام اسلامی است.

این پیشرفتها در سایهی ایمان به وجود آمده است،

در سایهی احساس عزّت ملّی،

در سایهی احساس نیاز به توان داخلی؛

یعنی ملّت ما و مسئولان ما احساس کردند که به توان داخلی احتیاج دارند؛

قبلاً تکیه به دیگران بود،

به خارجیها بود،

فهمیدند که این تکیهی به دیگران اعتبار ندارد؛

یک روز هست،

یک روز نیست؛

باید به توان داخلی اعتماد کرد.

ما وقتی که «اقتصاد مقاومتی» را اعلام کردیم،

گفتیم اقتصاد مقاومتی «درونزا» و «برونگرا» است؛

درون‌زا است، یعنی توان و استعداد و ظرفیّت درونی بایستی در خدمت اقتصاد قرار بگیرد

و البتّه برونگرا است،

یعنی با همه‌ی کشورها آماده‌ی ارتباطات اقتصادی هستیم.

این را احساس کردیم؛

هم ملّت ایران احساس کرد،

هم جوانهای ما احساس کردند،

هم مسئولان ما احساس کردند که احتیاج دارند به توان درونی خودشان تکیه کنند."

به نام خدا

سخنان امام خامنه ای در مورد اینکه:

مغفرت الهی شامل حال کدام گناهکار (چه دانشمند باشد یا بی سواد ) میشود؟

از کتاب "طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن" بخش ایمان

دربارۀ معنای غفران هم بنده زیاد صحبت کردم.
 اینی که می گویم صحبت کردم، برای این است که شما برادران که غالباً در بحث های ما بودید، برگردید به حافظه تان، آنچه را که گفتیم، از خفایا و زوایای حافظه بیرون بیاورید.
 غفران یعنی  التیام دادن و پُرکردن یک خلأ.
بدن شما یک جراحتی برمی دارد؛

این ران، این بازو، یک جراحتِ عمیقی  برمیدارد،

این لایِ گوشت از هم باز می شود؛

اینجا مرهمی به شما  میدهند،

دارویی می گذارید،

ویتامینی مصرف  میکنید،

آمپولی می زنید؛ تا این  میجوشد،

تا این  می تراود و می زاید،

تا بالاخره همجنسِ خود را،

آن گوشتِ بدن،

آن ماهیچۀ بدن،

هم سنخِ خود را کنار خود به وجود می آورد.

تشکیات بدن شما کار می کند،

این زخم پُر می شود، التیام پیدا می کند.
 این التیام پیدا کردنِ یک زخم را، یک جراحت را، در نظرتان نگه بدارید،

تا تشبیهش کنم و تمثیل کنم به غفران؛

ببینید غفران چه جوری است.
روح شما اگر در مقام تمثیل، مانند جسمی باشد، هر گناهی که انجام میدهید، ضربتی بر روح وارد  میکند و زخمی  بوجود  میآورد.
چرا آقا؟ چرا  میگوییم گناه ضربت بر روح است؟
برای خاطر اینکه روح باید تعالی پیدا کند و گناه، هر  آنچیزی است که روح انسانی را یک گام از تعالی و تکامل مورد نظرش باز  میدارد.
در مقام مثل و تشبیه،  میشود همین زخم زدن، همین شکاف را بر پیکرۀ روح تو  بوجود آوردن .
این گناه که انجام شد، این نقیصه شکل گرفت.
شما مالِ مردم خوردید خدایِ نخواسته،  
آنی که شُرب خَمر کرد،
 آنی که ربا خورد،
 آنی که زنا کرد،
 آنی که دروغ گفت،
 آنی که افترا گفت،
 با هریک از این کارها، یک شکافی به روحش، به پیکرۀ روانش وارد آمد،
 این روحِ او زخمی شد،
 ناقص شد، از کمال که  غایةالآمال است دور افتاد؛

این گناه حالا باید مغفرت پیدا کند.

غفران یعنی چه؟

غفران یعنی این خلأ، این کمبودِ روح، این زخمِ روان، این نقیصه ای که در نفس او  به وجود آمده است، این برطرف شود،

این را  میگویند غفران.
  چه جوری برطرف  میشود؟
 چه جوری برطرف  میشود
 آن  نقیصه ای که در روح تو از سوی گناه  به وجود آمده؟
 با جبران کردن.
 آن کسی که با یک گناهی جان خود را از اوج انسانیت و تکامل و نقطۀ پرواز انسانی  یک قدری منحط کرده و دور انداخته ،

آنوقتی این  عقب ماندگی اش جبران شده است که یک مقداری برود بالا.
یک مثال دیگر بزنم.
سوار ماشین شدید، دارید  میروید سرِ پنجاه فرسخی.
 اگر این ماشین در راه توقف کرد،

شما چه شدید؟

عقب افتادی.
جبران این  عقب ماندگی به چیست؟
به اینکه  یکخُرده تندتر بروید ،
یکخُرده  بی وقفه تر بروید، یک مقدار از استراحت، بیشتر  صرفِنظر کنید تا در وقت معین به نقطۀ مورد نظر برسید.

واِلّا با نشستن آنجا و گفتن که خدایا من غلط کردم،
یک ساعتِ پیش اینجا در  قهوه خانه لمیدم و دیر حرکت کردم،
 خدایا اشتباه کردم،
 خدایا غلط کردم؛
 این کاری از پیش  نمیبرد.
حالا بالاخره غلط انجام گرفت ،
زودتر حرکت کن، تندتر برو تا این توقف و تأخیر یک ساعته را جبران کرده باشی.
 مغفرت الهی  اینجوری است.
خدای متعال  نمیگوید چون تو گناه کردی،
حالا هرچه کار نیک بکنی،
ما آن گناه را اصلاً از بین نخواهیم برد،
 لج  نمیکند خدا« وَ اِنیّ لَغَفّارٌ» ما لجباز نیستیم،
 ما غفاریم.
 آن گناههایی که انجام گرفت ،

آن اشتباهاتی که  به وجود آمد،

ما حاضریم از آن اشتباهات  صرفنظر کنیم،

  درصورتیکه جبران بشود .
 نمیگوییم چون شما یک روزی اشتباه کردید،

حالا صد برابر مجاهدت کردید،

مجاهدت شما به خاطر اشتباه شما هیچ،
نه؛« وَ اِنیّ لَغَفّارٌ» ما غافریم،
ما خلأها را پر  میکنیم،
  زخمها را التیام  میدهیم،
اما برای چه کسی؟
« لِمَن تابَ وَ آمَنَ و عَمِلَ صالِحاً ثُمَّ اهتَدىٰ»
 من  بخشنده ام برای  آنکه توبه کند.
توبه کند یعنی چه؟
 یعنی برگردد.
راهِ تکامل شما از اینجا بود،
شما باید  اینطرفی  میرفتید؛
حاضریم شما را ببخشیم،
 کِی؟
وقتی بروید  به طرف تکامل،
مجدداً به راه درست برگردید
« لِمَن تابَ» توبه کند، یعنی برگردد.
 توبه یعنی برگشتن.
ایمان خود را قوی کند،
عمل صالح کند.
عمل!

نباید از عمل غافل بود و به  سخن گفتن و  دل خوش داشتنِ خود بسنده کرد.
بنابراین مغفرت یعنی پرکردن آن خلأهایی که  زخمهای روح انسانند،
با پرکردن آنها انسان به کمال  میرسد.
 این، شایسته است که انسان در راهش کوشش کند،
مسابقه بدهد،
سرعت بگیرد.
مغفرت خیلی مهم است.
مغفرت این نیست که خدای متعال  بی حساب،
 از روی دلبخواه،
یک کسی را مورد لطف  بی جایی قرار بدهد،
 بدون اینکه خود او کوششی در راه این لطف الهی کرده باشد
« وَ سارِعوا اِلی مَغفِرَةٍ مِن رَبِّکُم»
 سرعت بگیرید  به سوی مغفرتی از پروردگارتان
« وَ جَنَّةٍ» و بهشتی« عَرضُهَا السَّماواتُ وَ الاَرضُ» که پهنا و گستردگی آن  به قدر  آسمانها و زمین است
« اُعِدَّت» آماده شده است« لِلمُتَّقینَ» برای متقیان.
این جملۀ معروفی که  میگویند:
 آقا شما اهل بهشتید و به بهشت خواهید رفت،  اگر  انشاءالله راهتان بدهند،
 این بسیار حرف  به جایی است.
ما همه آرزومند بهشتیم،
 همه در دعاها بهشت را طلب  میکنیم؛
 گاهی طلب بهشتِ تنها هم ما را قانع  نمیکند،
  دانه دانه خصوصیات آن را هم در دعا  میآوریم؛
از حورالعینش
و از غذای خوبش
 و از لَحمِ طَیرَش و  غیروذلک،
در دعاهایمان ردیف  میکنیم.
 اما خود خدا  میگوید ما این بهشت را برای مردم باتقوا آماده کردیم،
 این سفره را برای یک عده مردم خاصی انداختیم ،
آنها باید بیایند سر این سفره بنشینند و وارد این منطقه بشوند.
 آنها کی هستند؟ باتقوایان.
باتقوا کیست؟
« اُعِدَّت لِلمُتَّقینَ»
 آماده شده است برای متقیان .

بسم الله الرحمن الرحیم

نامه امام سجاد علیه السلام به محمد بن مسلم زهری که در آن وی را نصیحت کرده

منبع  (+)

 خداوند، ما و تو را از فتنه ها حفظ کند و بر تو رحم نماید تا گرفتار دوزخ نشوی؛
در حقیقت، تو به حال و روزی افتاده ای که جا دارد هر که تو را در این حال و وضع بیند بر تو دلسوزی نماید.
 به تحقیق، بار نعمت های الهی که تو را از تنی سالم و عمری طولانی برخوردار ساخته بر دوش تو سنگین شده،
حجتهای خدا بر تو تمام گشته چرا که تو را با کتابش آشنا ساخته و فهم دین خود را به تو آموخته و سنت پیامبرش را به تو معرفی کرده
و در برابر هر نعمتی که به تو داده و هر حجتی که برای تو آورده، وظیفه ای را بر دوش تو نهاده که مورد نظر اوست
و این همه، برای آن است که میزان سپاسگزاری تو را آزمایش نماید
و لطف و فضل خود را بر تو آشکار سازد و در این خصوص فرموده است:
«اگر واقعا سپاسگزاری کنید، نعمت شما را افزون خواهم کرد و اگر ناسپاسی نمایید، قطعا عذاب من سخت خواهد بود» ( ابراهیم ، آیه 7)
پس بنگر فردای قیامت که در پیشگاه خدا خواهی ایستاد چگونه مردی خواهی بود؟
آن روزی که خدا در باره نعمتهای خویش از تو بازجویی نماید که چگونه حق آنها را رعایت کرده ای؟
و در خصوص حجتهای خود سوال نماید که چگونه با آنها برخورد نموده ای؟
مبادا گمان کنی که خدا از تو عذری پذیرد و به تقصیر تو راضی گردد.
هیهات هیهات این چنین نیست.
خداوند در قرآن علما را مسئول دانسته آنجا که فرموده:
«حتما باید آن را به وضوح برای مردم بیان نمایید و کتمانش مکنید» ( آل عمران ، آیه 187) .
و بدان که کمترین چیزی که کتمان نموده ای و سبکترین باری که بر دوش داری این است
که با انس خود، ستمگر را از وحشت تنهایی رها ساخته ای و راه گمراهی را با نزدیک شدن به او و پذیرفتن دعوتش، برایش هموار کرده ای؛
وه چه می ترسم که فردای قیامت همراه با خیانتکاران گرفتار گناه خود باشی
و به خاطر درآمدی که در اثر کمک به ستمگران به دست آورده ای مورد بازخواست قرار گیری؛
زیرا تو چیزی را دریافت کرده ای که نه از آن تو است و نه از آن کسی که آن را به تو بخشیده است
و به کسی نزدیک شده ای که حق هیچ کس را نپرداخته است
و تو نیز از این نزدیکی خود به او برای جلوگیری از باطل استفاده نکرده ای
و کسی را که به جنگ خدا رفته دوست داشته ای.
آیا غیر از این است که دعوت آنها از تو برای این بود که
تو را محور چرخش دستگاه ظلم و ستم خود قرار دهند؟
و با پل قرار دادن تو راهی برای گرفتار ساختن مردم پیدا کردند
و تو را نردبان گمراهی و مبلغ تباهکاری و پوینده راه خود نمودند.
در تو نسبت به علما آل محمد علیهم السلام بذر شک و شبهه کاشتند
و به وسیله تو دل نادانان را صید کردند -و تو آن چنان در این کار پیش رفتی که برجسته ترین وزیران و نیرومندترین یاران آنها هم نمی توانستند این چنین فسادشان را اصلاح جلوه دهند و راه رفت و آمد خواص و عوام را به درگاه آنها هموار سازند.
در مقابل این همه خوش خدمتی ، چه بسیار کم به تو مزد دادند
در برابر آنچه از تو گرفتند چه کم برای آبادی دنیایت مایه گذاشتنددر برابر تخریب آخرتت
پس مراقب خود باش که دیگری به فکر مراقبت تو نیست
و همچون مردی مسئول به حساب خود رسیدگی کن.
ببین چگونه باید سپاسمند باشی از کسی که تو را تغذیه مادی و معنوی کرده،
چه در خردسالی و چه در بزرگسالی.
وه چه می ترسم که تو در شمار کسانی باشی که خداوند در باره آنها در قرآن چنین فرموده است:
«پس بعد از آنان، جانشینانی وارث کتاب آسمانی شدند که متاع این دنیای پست را می گیرند و می گویند: «بخشیده خواهیم شد». ( اعراف ، آیه 169 .)
تو در خانه دایمی نیستی بلکه در اقامتگاه موقتی به سر می بری که آهنگ کوچ از آن داده شده است،
مگر آدمی پس از مرگ همسالانش چقدر زنده می ماند؟
خوشا به حال آن کس که در دنیا بیمناک باشد
و بدا به حال آن کس که بمیرد و گناهانش بعد از او ماندگار باشد.
به هوش باش که نیک آگاه شدی و بشتاب که فرصت محدودی برای تو تعیین شده و تو با کسی وارد معامله شده ای که نادانی در او راه ندارد
و به راستی، کسی که حفاظت تو را به عهده گرفته از تو یک آن هم غافل نیست.
حاضر باش که بزودی تو را سفری دور و دراز پیش آید
و گناهت را درمان کن که به راستی، بیماری سختی به وجود تو راه یافته است
و گمان مکن که من در صدد بازخواست و نکوهش و سرزنش تو هستم
بلکه می خواهم خداوند اندیشه مرده تو را، دیگر بار، احیا نماید
و آنچه از دین تو در اثر همکاری با ستمگران نهان گشته به تو بازگرداند
و سخن خدای تعالی در کتابش را به یادت آورم که فرمود:
«و یادآوری کن که مومنان را یادآوری سود بخشد» (ذاریات ، آیه 55 . )
تو یاد همسالان و نزدیکانت را که درگذشته اند، به فراموشی سپردی و پس از آنان، همچو قوچ شکسته شاخ، به جا ماندی.
نگاه کن که آیا آنان نیز چون تو گرفتار آمدند؟
و یا چونان تو سقوط کردند؟
یا آن که تو کار خیری را به یاد می آوری که آنها آن را فرو گذاشته باشند و به چیزی پی برده باشی که آنها به آن دست نیافته بودند؛
بلکه فرق این است که در دل مردم نفوذ کردی و آنها دور تو را گرفتند و از نظریه تو پیروی نمودند و امر تو را فرمان بردند؛
به طوری که اگر چیزی را حلال دانی حلالش دانند -و اگر چیزی را حرام شماری حرامش شمارند در حالی که تو شرایط و شایستگی چنین کاری را نداری؛
اما دلبستگی آنان به تو زمینه ساز چنین نفوذی بوده است
و از طرف دیگر، از دست رفتن علمایشان
و چیرگی نادانی بر تو و هم بر ایشان
و ریاست دوستی و دنیاطلبی تو و ایشان،
همه، پشتوانه این محبوبیت شده است.
آیا توجه نداری که تو در نادانی و فریبکاری غوطه وری و مردم در بلا و فتنه گرفتارند؟
آری، این تو بودی که آنها را در بلا و فتنه درافکندی و از کار و زندگی بازداشتی
و از اینکه تو را در آن موقعیت می بینند، شیفته آنند که به آن موقعیت علمی تو نایل شوند که تو نایل شده ای یا دریابند آن را که تو دریافته ای،
ولی توسط تو به دریایی افتادند که ژرفای آن دانسته نشود و به بلایی گرفتار آمدند که اندازه آن معلوم نگردد.
خدا به داد ما و تو برسد و هو المستعان.
اما بعد؛
اینک تصمیم بگیر از وضعی که برای خود ساختی روی گردانی
تا به نیکان بپیوندی که در جامه های ژنده به خاک سپرده شدند
و چندان از شدت گرسنگی ریاضت می کشیدند که شکمشان به پشتشان چسبیده بود
و میان آنها و خدا حجابی نبود
و نه دنیا توانست آنان را فریب دهد
و نه خود فریفته دنیا شدند.
آری آنها شیفتگی را پیشه ساختند
و به جستجو پرداختند
و بی درنگ به نیکان پیوستند.
اگر دنیا در جان توی پیرمرد دانشمند مردنی چنین رخنه کرده،
پس آن نوجوان که نه علم چندانی دارد و نه رای پخته ای و نه عقل نابی، تکلیفش چیست؟
/ انا لله و انا الیه راجعون /
پس به چه کسی باید پناه برد؟
به چه کسی باید گلایه کرد؟
ما گلایه و درد دل خود و آنچه را که در تو مشاهده می کنیم به درگاه خدا عرضه می داریم
و مصیبتی که از جانب تو به ما رسیده به حساب خدا می گذاریم.
اینک نیک بنگر که چگونه باید سپاسمند باشی
از کسی که تو را تغذیه مادی و معنوی کرده،
چه در خردسالی و چه در بزرگسالی.
و چگونه تجلیل می کنی از کسی که در پرتو دین خود تو را به خوشنامی معروف ساخته است؟
و چگونه از کسوت آن کس که تو را با پوشاندن کسوت و پوشش خود در میان مردم آبرومند ساخته حفاظت می کنی؟
و چگونه است نزدیکی و دوری تو از آن کس که تو را فرمان نزدیکی و فروتنی داده است؟
تو را چه شده که از خواب غفلت بیدار نمی شوی
و از لغزش خویش باز نمی ایستی تا بگویی: سوگند به خدا که من در تمام عمر خود یک بار هم نشد که به پا خیزم
و محض رضای خدا،
دین خدا را زنده سازم یا باطلی را بمیرانم.
پس این است سپاسمندی تو،از کسی که تامین زندگی تو را به عهده گرفته است.
چقدر بیمناکم که تو در شمار کسانی باشی که خداوند متعال در قرآن فرموده: «نماز را ضایع کردند و پیرو شهوات نفسانی شدند، به زودی به کیفر گمراهی و تباهی برسند».(مریم : 59 )
خداوند قرآنش را در دسترس تو گذاشت و علم آن را به تو آموخت ولی تو آن را تباه ساختی.
پس ما سپاس می گذاریم خداوندی را که ما را از آن چه تو به آن مبتلا گشتی محفوظمان داشت؛و السلام.

بسم رب النور

سخنان آیت الله شجاعی زنجانی درباره مقام حضرت زهرا سلام الله علیها



دریافت

چرا به دختر رسول اکرم فاطمه و زهرا می گویند ؟

فاطمه یعنی هم خودش و هم محبین و شیعه هایش از بدی ها و از آتش و جهنم دور شده اند.
زهرا یعنی نور روشن و تابنده ای که می درخشد و همه جا را روشن می کند.
حقیقت نوری فاطمه زهرا روشنگر همه عوالم است ، چه آسمان باشد چه زمین.
به لحاظ اینکه حقیقت حضرت زهرا یک حقیقت نوری بالاست ،

نور منشعب از حقیقت الرسول و حقیقت محمدیه صلی الله علیه و آله و سلم است ، طبعا به این لحاظ زهرا است ،

مخصوصا در عوالم ملکوت ،

این نور بسیار روشنگری خاصی دارد ،

در روایتی از امام صادق سلام الله علیه آمده که خدای متعال حضرت زهرا سلام الله علیها را از نور عظمت خود خلق کرد ،

وقتی خلق کرد همه آسمان و زمین با اشراق آن نور روشن شدند ،

حتی ملائکه سوال کردند که این چه نوریست ؟

گفته شد نوری که از عظمت حق و وحی آمده ،

این سخن آمده از ناحیه خدا به ملائکه که این نوری است از عظمت من که من در آسمانها جا داده ام و آنرا به زودی از سوی یکی از انبیائم که رسول اکرم صلی الله و آله وسلم باشد در دنیا به ظهور خواهم رسانید.

این صلوات منسوب به محی الدین عربی : صل علی جوهرة القدسیه فی تعین الانسیه صورة النفس الکلیه
حقیقت حضرت زهرا بسیار بالاست ،

یک جوهر قدسی و یک نور بسیار بالا و الهی و ملکوتی است که در این عالم ماده به شکل یک انسان یا در تعین انسان ظهور پیدا کرده است و همان نفس کلیه است . مانند حقیقت حضرت رسول صلی الله و آله وسلم و حقیقت حضرت امیر سلام الله علیه و یا حضرات دیگر ائمه سلام الله علیهم اجمعین.


در روایات آمده که چرا حضرت زهرا به این نام نامیده شده ؟

در روایات آمده آنوقت که حضرت زهرا در محراب خودش به عبادت مشغول می شد ( که زیاد عبادت می کرد ) نور او آسمانها را روشن می کرد یعنی می تابید به عوالم بالا و ملکوت ، مقصود از آسمانها ملکوت است ( البته نه در نظر افراد محجوب ، برای آنها که حقایق برای آنها مکشوف است )

صوت کامل

(دریافت)

دریافت همه صوت ها

بسم رب النور

سخنان آیت الله شجاعی زنجانی درباره مقام حضرت زهرا سلام الله علیها


دریافت

چرا به دختر رسول اکرم فاطمه و زهرا می گویند ؟
6.46
فاطمه یعنی هم خودش و هم محبین و شیعه هایش از بدی ها و از آتش و جهنم دور شده اند.
زهرا یعنی نور روشن و تابنده ای که می درخشد و همه جا را روشن می کند.
حقیقت نوری فاطمه زهرا روشنگر همه عوالم است ، چه آسمان باشد چه زمین.
به لحاظ اینکه حقیقت حضرت زهرا یک حقیقت نوری بالاست ،

نور منشعب از حقیقت الرسول و حقیقت محمدیه صلی الله علیه و آله و سلم است ، طبعا به این لحاظ زهرا است ،

مخصوصا در عوالم ملکوت ،

این نور بسیار روشنگری خاصی دارد ،

در روایتی از امام صادق سلام الله علیه آمده که خدای متعال حضرت زهرا سلام الله علیها را از نور عظمت خود خلق کرد ،

وقتی خلق کرد همه آسمان و زمین با اشراق آن نور روشن شدند ،

حتی ملائکه سوال کردند که این چه نوریست ؟

گفته شد نوری که از عظمت حق و وحی آمده ،

این سخن آمده از ناحیه خدا به ملائکه که این نوری است از عظمت من که من در آسمانها جا داده ام و آنرا به زودی از سوی یکی از انبیائم که رسول اکرم صلی الله و آله وسلم باشد در دنیا به ظهور خواهم رسانید.


این صلوات منسوب به محی الدین عربی : صل علی جوهرة القدسیه فی تعین الانسیه صورة النفس الکلیه
حقیقت حضرت زهرا بسیار بالاست ،

یک جوهر قدسی و یک نور بسیار بالا و الهی و ملکوتی است که در این عالم ماده به شکل یک انسان یا در تعین انسان ظهور پیدا کرده است و همان نفس کلیه است . مانند حقیقت حضرت رسول صلی الله و آله وسلم و حقیقت حضرت امیر سلام الله علیه و یا حضرات دیگر ائمه سلام الله علیهم اجمعین.


در روایات آمده که چرا حضرت زهرا به این نام نامیده شده ؟

در روایات آمده آنوقت که حضرت زهرا در محراب خودش به عبادت مشغول می شد ( که زیاد عبادت می کرد ) نور او آسمانها را روشن می کرد یعنی می تابید به عوالم بالا و ملکوت ، مقصود از آسمانها ملکوت است ( البته نه در نظر افراد محجوب ، برای آنها که حقایق برای آنها مکشوف است )


محدثه یعنی با ملائکه تکلم می کرده و گفتگو داشته و و با جبرئیل تکلم می کرده و حضرت امیر هم آنها را کتابت می کرده و این به آن معنا نیست که مقام حضرت زهرا از امام علی بالاتر باشد.
زیاد به عبادت خدا می ایستاد که حتی گاهی پاهای مبارکش ورم می کرد.
خوف و خشیت او بالا بود و زیاد از خدا می ترسید.
گاهی خوف به قدری بر حضرت زهرا غلبه می کرد که سوالاتی خاص از رسول الله می پرسید.
روایتی از حضرت امیر سلام الله علیه :
فاطمه به پدرش رسول اکرم گفت که : پدر من تو را در روز موقف اعظم در کجا ببینم ؟ (روزی که همه در پیشگاه خدا قرار می گیرند و آن قیامت باشد و در روز ترس ها  )
پیامبر فرمود مرا در در بهشت می بینی که در دستم لوای حمد است. آنجا می توانی مرا ببینی که من شفاعت می کنم به کسانی که لایق شفاعتند (مسلمان ها و مومنین را )


فاطمه گفت اگر در آنجا ندیدم چطور ؟ پیامبر گفت در کنار حوض می توانی ببینی ( حوض یک عالم بالای حیات است که ساقی آن حضرت امیر سلام الله علیه است و حوض مخصوص رسول الله است و سیراب میشوند صاحبان و اهلش از آن حوض کوثر )
گفت که مرا در حوض می توانی ببینی که من سیراب می کنم امتم را.


فاطمه گفت ای پدر اگر آنجا هم ندیدم چطور ؟ پیامبر گفت : در صراط می توانی ببینی و من در صراط ایستاده ام و می گویم و دعا می کنم و شفاعت می کنم امتم را که خدایا مسلمانها را سالم از اینجا بگذران.


 فاطمه گفت اگر آنجا هم ندیدم چطور ؟ پیامبر گفت که مرا در نزد میزان ببین که در آنجا باز شفاعت می کنم امتم را


فاطمه گفت اگر ملاقات نکردم چطور ؟ پیامبر گفت که مرا در لبه جهنم هم می توانی ببینی که شرر و آتش جهنم را نمی گذارم به امتم و آنها که باید شفاعت کنم نمی گذارم به آنها برسد و نمی گذارم به جهنم وارد شوند.


در اینجا فاطمه خوشحال شد و شاد شد و مسرور شد ( زیرا رسول خدا در لبه جهنم هم هست و می توان از شفاعت او در لبه جهنم هم استفاده کرد )


(البته حضرت زهرا خودش از شفیعان روز جزاست ولی خوف و خشیت بسیار بالایی داشت.)

حضرت زهرا ارادت بسیار زیادی به رسول الله داشت
حضرت امیر می فرماید : رسول الله وارد منزل فاطمه شد که در گردن حضرت زهرا گردنبندی دید که رسول الله رویش را برگرداند و حضرت زهرا فورا متوجه شد و آنرا قطع کرد و به کنار انداخت که رسول الله رو به فاطمه کرد و گفت تو از من هستی ای فاطمه و در همین حال فقیری آمد که حضرت زهرا آن گردنبند را به آن فقیر داد که در اینجا رسول الله فرمود که غضب خدا و غضب من شدت میابد بر کسی که خون مرا بریزد  و مرا و عترت مرا اذیت کند (اشاره به اذیتی که در آینده متوجه حضرت زهرا میشود)

رسول الله هم ارادت زیادی به حضرت زهرا داشت. این روایت را هم سنی ها نقل کردند و هم شیعه ها که رسول الله فرموده اند : فاطمة بضعة منی

فاطمه جزئی از من است.

و می فرمود هر کس او را مسرور کند مرا مسرور کرده و هر کس او را بد حال کند مرا بدحال کرده.

فاطمه عزیز ترین مردم نزد من است ( البته نه به این لحاظ که دخترش بود بلکه به لحاظ منزلت و مقام عبودی فاطمه بود.)
 دریافت همه صوت ها

بسم الله الرحمن الرحیم

سحنان امام خمینی (ره)  در مورد اینکه گاهی علم و دانش شما را به جهنم می برد.



دریافت

 


دریافت
مدت زمان: 54 ثانیه

به نام خدا

در ادامه تفسیر صحیح آیه " إِنَّ اللَّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِیعًا " را از زبان آیت الله محمد شجاعی زنجانی بشنوید و با تفاسیر غلط دیگران تیشه به ریشه حیات ابدی خود نزنید.


دریافتmp3


دریافت فیلم mp4
مدت زمان: 5 دقیقه

به نام خدا

نظر امام خامنه ای در مورد فساد این است :
" البتّه نسبت فساد در میان کارگزاران حکومت جمهوری اسلامی در مقایسه با بسیاری از کشورهای دیگر و بخصوص با رژیم طاغوت که سرتا پا فساد و فسادپرور بود، بسی کمتر است و بحمدالله مأموران این نظام غالباً سلامت خود را نگاه داشته‌اند، ولی حتّی آنچه هست غیر قابل قبول است "
که در 22 بهمن سال 97 در بیانیه گام دوم انقلاب آنرا بیان فرمودند.

-------------------------------------------

اگر از جهنم می ترسید به کارگزاران حکومت جمهوری اسلامی بی جهت تهمت نزنید.

به نام خداخدا

کدام نماز انسان را از جهنم حفظ می کند ؟ - آیت الله محمد شجاعی زنجانی (ره)

این صوت بخشی از صوت ( اسرار فاطمی (س ) بخش 9 ) است


دریافت

نماز حجزه است

روایت میگه به حجزه خود نگاه کن ببین در این دنیا حجزه است یا نه تا بدانی در آخرت هم حجزه خواهد بود یا نه

فهمیدید یا نفهمیدید ولی بصرفتان نخواهد بود منم الان برایتان توضیح می دم

منتظر آتیه نباشید (که ببینید آیا در قیامت نمازتان شما را از آتش حفظ کرده یا نه )

روایت گفت نماز حجزه است

یعنی آنچه که شما را در اصل ، من نمی گم فقط نماز انسان را از آتش حفظ می کند ، خیلی چیزها هست ، ولی اصل حجزه که باید روی اون حساب کرد،

و حجزه است ،

یعنی مانع وصول آتش و جهنم و عذاب ها و عقوبت هاست به انسان  ، و نگهدار انسان است در اون مراحل که آتش و عقوبت و اینها است و از وحشت ها و عذاب ها ، حجزه است ، نماز است،

و نباید منتظر شد که ، من و شما این نمازها را می خوانیم و بعد میگیم نمیدانیم این نماز ما به فریادمان خواهد رسید یا نه ،

گفتم توضیح می دم که به صرفتون نیست :

ببین اینجا به فریادتون می رسد ، بدان اونجا هم میرسد ،

اگر دیدید (اینجا به فریادتون ) نمی رسد ، بدان آنجا هم نخواهد رسید ،

رسیدن این حجزه به فریاد تو اینجاست ، ظهورش در آنجاست ،

فهمیدید ، رسیدن این حجزه به فریاد تو در اینجاست ، اون ظهورش در کجاست ، ظهورش در قیامت ، منتظر قیامت نباشید ، حالا حجزه رو الآن توضیح میدم ، به شما میگم این توضیح را ، منتها خوب این توضیح یادتون باشد ،

به هر که هم دیدید میفهمد ، یکم شعور دارد بگید ،

بی شعور هم دیدید ، نگید از خدا براش شعور بخواهید ،

اگر دلتون سوخت ، اگر جای دعا بود ،

گاهی ما میبینیم بعضیا میان اینجا ، خیلی بی شعور می بینیم ، بعضیا ، حالا که شما ان شاء الله از اونها نیستید ،

خیلی من بعضی ها را بی شعور میبینم ، گاهی میاد صحبت میکنیم ،

گاهی میبینیم از این علوم و فنون هم زیاد می دانند ، از این علوم و فنون هم که ما هم می دانیم ، فلسفه و عرفان نظری و از این علوم که شما می دانید و از اینها ،

من میبینم که شعور برگشته و یک جمله ای گفته که ، و پشیمان میشوم از حرف زدن خودم ، بعدش میگم خدایا اگر اهلش است ، خدایا شعور بده ، دیگه چه باید کرد ،

حرف میزنه که انسان تعجب می کنه ، آخه تو فلسفه خوندی ، تو میگی من عرفان خوندم ، تو میگی من دانشگاه اینقدر خوندم ، تو میگی من تدریس میکنم ، تو میگی من سواد دارم ، خب پس چرا نمی فهمی چی میگی ،

نمی فهمن ، نمی کشن ، اینجا فقط دعا می کنیم براشون ،

شما هم اگر کسی را دیدید ، ذهنش می کشه ، یه شعوری خدا بهش عنایت کرده ،

بگید ، وظیفه است بگیدا ،

دو دسته نمازگزار داریم

یادتان باشد دو دسته

همه جا فریاد بزنید دودسته

یک دسته نمازگزارانی که خدا قبول دارد

یک دسته نمازگزارانی که خدا گفته وای به حال آنها ، قرآن اینجور میگه

حجزه است ، حجزه یعنی چه ؟

اول روایت را بخوانم ، آنگاه شما بروید در نماز خودتون دقت کنید ،

از جلد 84 بحار صفحه 263 از امام صادق :

 الإمامُ الصّادقُ علیه السلام : اِعلَمْ أنَّ الصَّلاةَ حُجزَةُ اللّه ِ فی الأرضِ، فَمَن أحَبَّ أن یَعلَمَ ما أدرَکَ مِن نَفعِ صَلاتِهِ، فَلْیَنظُرْ : فإن کانَت حَجَزَتهُ عنِ الفَواحِشِ و المُنکَرِ فإنّما أدرَکَ مِن نَفعِها بقَدرِ ما احتَجَزَ .
امام صادق علیه السلام : بدان که نماز عامل بازدارنده [از سوى] خدا در زمین است ؛ پس هر که دوست دارد بداند که از نمازش چه سودى برده است، بنگرد که اگر نماز او را از کارهاى زشت و ناپسند باز داشته است ، به اندازه اى که باز ایستاده، از نماز بهره برده است .

بدانید که نماز حجزه خداست که قرار داده در زمین برای شما ، پس هر کسی که میخواهد بداند که از این حجزه اش چه بدست آورده است ،

حجزه اش چه منفعتی براش دارد ، حجزه شده براش یا نه ، فردا نگه خواهد داشت او را از عذاب یا نه ، مانع رسیدن آتش خواهد شد یا نه ،

نگاه بکند ، ببیند نمازش اگر او را از گناه ، از فواحش یعنی گناهان ، کارهای بد ، چیزی که قرآن نهی کرده است ، جایز نشمرده است ، دید اگر نمازش از اینها بازداشته است ، اگر دید که صلاتش از فواحش و منکر مانع کرده است ، و نگذاشته به فواحش و منکر بیافتد ، این آدم بداند از این حجزه اش بقدری که ، این نماز او را نگه داشته است ، یافته ،  و الا نه ، ببینید ، اگر نمازتان شما را از اون آتش ، که الآن (اسمش) آتش نیست ،

الآن معصیت است ، گناه است ، به نامحرم نگاه کردن است ، دروغ گفتن است ، اذیت کردن است ، الآن رنگش رنگ دیگر است ، بطنش آتش است ، اگر اینجا حفظت کرد ، منتظر باش نمازت اونجا از آتش حفظت کنه ،

دیگه عامیانه فکر نکن ، نمیدانم نمازم به فریادم خواهد رسید یا نه ، این نمازها که خواندیم بدردمان خواهد خورد یا نه ، ببین بدردت خورده یا نه ، خوب دقت کنید ببین بدردت خورده یا نه.

والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

به نام خدا

سخنان آیت الله کمیلی در مورد توجه به معاد و عذاب



دریافت